با سلام

خبر دردناک بود!آنچه در ذیل می آید از زبان یک دوست است که مصیبتی گران بر دوشش آمده و او را خم کرده.به او تسلیت می گوییم.

«هشت سال پیش ازدواج کردیم و هشت بار رفتیم باب الجواد علیه السلام آقا را قسم دادیم به ما جواد عنایت کنه.

حالا که عنایت کرد، مادر جواد فقط یک روز مادری کرد، جوادش را بغل کرد، شیرش داد و رفت پیش امام جواد علیه السلام.

نویسنده‌ی این وبلاگ، رفیق و همدل و همراه و همسرم بوی پیراهن یوسف گرفت و رفت... .ـ»

این هم عکسهای جواد ِ‌ بابا!


آب فرات و تربت کربلا را که مزمزه کرد، حسین حسین شور گرفتم و کمکش کردم تا سینه‌ بزند...